چقدر همه چیز زود میگذره...چند روز دیگه وبلاگم یک ساله میشه...هم از دستش خسته شده ام و هم بینهایت دوستش دارم...انگار بچه مه...آخه شما که نمیدونید من چقدر باهاش خاطره داشتم و این بلاگ اسکای هم که آرشیوش خراب شد کل اعصاب منو ریخت بهم ...در هر حال مهم نیست...اصلاٌ چی مهمه که این مهم باشه ...همه ما داریم نقش بازی میکنیم...نقش های کوتاه یه قصه بلند... وچه وحشتناکه که وسط بازی بفهمی که نقشت همین جور تند و تند داره جلو میره و ...هیچ کاری از دستتت بر نمیآد...تا حالا همه اش داشتی توی نقشت چرت و پرت میگفتی...البته نه از نظر دیگران ...از نظر خودت... الآن هم دارم چرت و پرت میگم...یکی نیست که بهم بگه:دختر !ساعتو نگاه کن!
نظرات 4 + ارسال نظر
احمد شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:53 ب.ظ

سلام
...

احمد یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:26 ب.ظ

ممنون

پیمان سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:36 ق.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
یکسالگی وبلاگت مبارک. تبریک می گم. امیدوارم 1000 ساله بشه. من هم گاهی اوقات از وبلاگ نویسی خسته میشم اما مثل آدمای معتاد شدم یا به قول شما انگار این وبلاگ بچه آدمه. نمیشه ترکش کرد. امیدوارم شما هم این کار رو نکنید.
موفق باشید.

احمد جمعه 15 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:23 ب.ظ http://neghab.blogsky.com

سلام
کجایی؟چرا نمی نویسی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد